گلزن اول فوتبال اروپا و آینده‌ای سرشار از امید؛ هزار راه نرفته
به گزارش فوتبال 360، «ستاره‌ي بخت هيچ كس شوم نيست؛ اين ما هستيم كه آسمان را بد تعبير مي‌كنيم.» این جمله را ارنست همینگوی می‌گوید و به بخشی از تاریخ مستطیل سبز و یا به عبارت دقیق‌تر به برخی از فوتبالیست‌ها کنایه‌ای سنگین تحویل می‌دهد. برای آنها که روزگار جوانی در تیم‌های پایه را بدون سر و صدا و تبدیل شدن به یک پدیده گذرانده‌اند، همین جمله ارنست همینگوی را باید در کنار فرم این روزهای ویکتور گیوکرش قرار داد. این تنظیم و تدوین جملات و حقایق و مفاهیم جاری در دنیای مستطیل سبز یکی از همان فاکتورهای تبدیل فوتبال به محبوب‌ترین ورزش دنیاست. در حال شمردن گل‌های هالند بودیم. منتظر بودیم نمایش امباپه را در رئال مادرید ببینیم. ستاره‌های جوان پر از سر و صدا را رصد می‌کردیم که به تیم‌های بزرگ پیوسته بودند و می‌خواستند نقش‌آفرینان اصلی صحنه بزرگ فوتبال جهان باشند اما یک نام قد علم کرد، شمارنده‌ها را به شمردن آمار گل‌هایش وا داشت، نمایشش را زیر ذره‌بین مخاطبان قرار دارد و سر و صدایی به وسعت در دست گرفتن نبض جراید فوتبالی و تبدیل شدن به عکس روی جلد نشریات ورزشی به پا کرد. از ویکتور گیوکرش صحبت می‌کنیم. او بارها می‌توانست ستاره بختش را شوم تعبیر کند اما با باور دوباره و تلاش و ممارست آن را متفاوت با نمونه‌هایی در شرایط خودش تفسیر کرد و سرنوشتی غیرمنتظره را رقم زد.
عبور از تعبیر غلط
نه در آکادمی بارسلونا و در جمع بازیکنانی که در 17 سالگی مشهور می‌شوند، نه در مدرسه فوتبال آژاکس آمستردام، نه در تیم‌های پایه دورتموند به عنوان سرزمینی برای کشت بذر استعدادهای نابغه جهان فوتبال، بلکه در تیم بروماپویکارنا سوئد به طور جدی مسیر آکادمی یک باشگاه فوتبالی را در پیش گرفت. اگر جای او بودیم، شاید همین شروع دور از سر و صدا و توجه مایوسمان می‌کرد و تبدیل می‌شدیم به یکی از بازیکنانی که می‌آیند، بازی می‌کنند و می‌روند و به جز افراد نزدیک، کسی از آمدن و رفتن آنها باخبر نمی‌شود. با این حال ویکتور گیوگرش برای آینده خودش تفسیر و تعبیر دیگری داشت و دست از تلاش نکشید و به ادامه پیمودن مسیر پرداخت. در نهایت باشگاه مترقی و جاه‌طلب و بازیکن‌ساز برایتون در سال 2018 تصمیم گرفت فرصتی به جوان سوئدی بدهد و او را در لیگ برتر انگلیس به میدان بفرستد. گیوکرش در این تیم انگلیسی هم درخششی مورد توجه و خاطره‌ساز نداشت. با یک میلیون یورو پیراهن برایتون را بر تن کرده بود و پس از 31 بازی و 14 گل در این تیم و ضمن تجربه 2 انتقال قرضی به خاطر نرسیدن به فرم مناسب برای قرار گرفتن در ترکیب برایتون، این پیراهن را فقط با 200 هزار یورو بیشتر از قیمت آمدنش ترک کرد. این یک شکست بود؛ شکستی به بزرگی پیدا کردن فرصت، ندانستن بها و ارزش چنین فرصتی و از دست دادنش پس از چند سال! باز هم می‌توانست باور کند برای ستاره بودن وارد دنیای مستطیل سبز نشده و قرار است در معمولی‌ترین حالت ممکن فقط یک شغل را پیش ببرد و در سکوت و بی‌خبری هم بازنشسته شود. به کاونتری رفت، تنزل سطح لیگش را پذیرفت و در حسرتی برای از دست دادن فرصت‌های گذشته غم و خشم و افسوسش را به جای بهانه‌ای برای توقف تبدیل به انگیزه‌ای برای جنگیدن دوباره کرد. شاید از یاد برد شناسنامه‌اش چه عددی را نشان می‌دهد و فقط روی بهتر شدن کیفیتش، شناخت بیشتر دروازه‌ها و گلزنی و گلزنی تمرکز ویژه به خرج داد و در نهایت پس از یک فصل موفق در کاونتری راهی اسپورتنییگ لیسبون شد. تیم پرتغالی استعداد نجات پیدا کرده گیوکرش را با مبلغ 24 میلیون یورو مورد قدردانی قرار داد و پیوستن به اسپورتینگ همانا و شروع فصل جدیدی از دوران حرفه‌ای همان! او جمله همینگوی را به زبان فوتبالی‌ها ترجمه و ثابت کرد بسیاری از توقف‌های افراد در شکست‌ها و ناکامی‌ها نتیجه تعبیر غلط آنها از بخت و شوم تلقی کردن ستاره بخت در شرایط مایوس کننده است. ستاره بخت گیوکرش این روزها با تلاش و مداومت در مسیر ترقی به اندازه بزرگ‌ترین پیشنهادها از سوی برجسته‌ترین تیم‌های فوتبال باشگاهی جهان ارتقا پیدا کرده و به جای نمایش شومی و تسلیم شدن، لبخند ماجراجویی بر لب دارد. ویترینی از بزرگ‌ترین تیم‌ها برای بازیکنی که تا اینجای فصل در 11 مسابقه لیگ پرتغال 16 بار گلزنی کرده و می‌تواند در یک بازی ملی 4 بار گلزنی کند، فرش قرمز پهن می‌کنند.
مقصدهای جذاب و راه‌های نرفته
اکنون دیگر مجبور نیست با صلاحدید کادر فنی برایتون به تیمی در سطحی پایین‌تر برود تا به فرمی بهتر برای جلب اعتماد دست پیدا کند. ویکتور گیوکرش دیگر وادار به پذیرش پیشنهاد تیمی مثل کاونتری نخواهد شد. او دیگر مجبور نیست، بلکه دیگران را مجبور می‌کند به پیشرفت و موفقیتش احترام بگذارند. بارسلونا را به فکر خریدش می‌اندازد و منچستریونایتد را وادار به مذاکره برای به خدمت گرفتنش خواهد کرد. بارسلونا، منچستریونایتد، آرسنال و چند تیم بزرگ دیگر، همگی مشتریان پر و پا قرص ستاره سوئدی این روزهای فوتبال جهان هستند. زلاتان نیست اما نسخه‌ای دیگر از خاص بودن و پیشرفت در مسیری را خاص را به نمایش می‌گذارد و احترام‌ها را برمی‌انگیزد. در بارسلونا تخت نظر هانسی فلیک توپ خواهد زد. بدون تردید کسی که لواندوفسکی را در این سن و سال به اوج آمادگی بازگردانده به خوبی بلد است گیوکرش را هم به سمت بالاترین سطح از کیفیتش راهنمایی کند. گلزن اول این روزهای فوتبال اروپا در صورت رسیدن پیشنهاد آبی و اناری‌ها و رسمی شدن علاقه بارسا برای به خدمت گرفتنش، این پیشنهاد را می‌پذیرد و تبدیل به یکی از نقش‌آفرینان ال‌کلاسیکو می‌شود. بارسا مقصد جذابی برای او خواهد بود. با این حال نباید نادیده گرفت فرم ایده‌آل گیوکرش در سایه تدابیر روبن آموریم رقم خورده. مرد پرتغالی تازه پیوسته به نیمکت شیاطین سرخ تا اینجای دوران حرفه‌ای گیوگرش نشان داده بهتر از هر کسی کار کردن با او یا حتی کار کشیدن از او را بلد است. بنابراین منچستریونایتد هم می‌تواند مقصد قابل اطمینانی برای ستاره سوئدی نام بگیرد. البته امکان دارد تیم انگلیسی برای فصل بعد هم به سهمیه لیگ قهرمانان اروپا نرسد و شاید همین قید، بتواند او را از پیوستن دوباره به اردوی شاگردان آموریم منصرف کند. آرسنال در این دوره سخت و نفسگیر به دنبال یک تمام‌کننده قهار می‌گردد؛ کسی که بتواند تلاش‌های رایس، ساکا، مارتینلی و دیگر بازیسازان این تیم را به گل و کسب امتیاز تبدیل کند. گفته می‌شود توپچی‌ها هم از حضور این ستاره آماده و این گلزن چارچوب‌شناس استقبال می‌کنند. یک دنیا مقصد جذاب پیش پای کسی قرار گرفته که در روزهای معرفی شدن به فوتبال، حتی برای یک دقیقه بازی در تیمی میانه جدولی در لیگ برتر انگلیس هفته‌‌ها انتظار را می‌پذیرفت. ویکتور گیوکرش مصداق بارز عبارت همینگوی است. او ستاره بختش را بر اساس تلاش و تداوم امید به آینده تعبیر کرد. بر اساس شواهد روزهای جوانی‌اش می‌توانست به راحتی بخت خود را شوم و غیر قابل اصلاح بشناسد. از او بیشتر از اینها خواهیم شنید و باید منتظر باشیم و ببینیم بهترین گلزن این فصل لیگ پرتغال برای آینده‌اش و شاید برای مهم‌ترین تصمیم دوران حرفه‌ای خودش چه تدبیری خواهد اندیشید. شاید انتخاب او دقیق نباشد و شاید هم تیم درستی را برای درخشش بیشتر برگزیند اما تقریبا مطمئن شده‌ایم حتی در صورت ناکامی در مقصد بعدی، باز هم از پا نمی‌نشیند و بخت را شوم و غیر قابل ترمیم توصیف نمی‌پندارد.
*حسین سعیدی نیکو
برای ثبت نظر خود وارد شوید.